روزی روزگاری کلاه رادیودار| وسیله ای برای آزردن گوش شنونده!

فناوری های نافرجام- 10؛

خبرگزاری علم و فناوری وبگردی- هداعربشاهی: ابزارهای الکترونیکی صوتی تصویری چون گرامافون ها، دستگاه های ضبط و پخش صوت، رادیو و تلویزیون در ابتدای ورودشان به بازار لوازم الکترونیک مصرفی خانگی ابعاد بزرگی داشتند و به دلیل همین اندازه بزرگ، به ناچار فقط به صورت ایستا در محلی مشخص قابل استفاده بودند. اما تمایل به نمونه های کوچک تر و قابل حمل این دستگاه ها همواره ذهن توسعه دهندگان فناوری را مشغول می کرد، تاجایی که به تدریج رادیوهای جیبی، تلویزیون های قابل حمل و ضبط وبخش های نوارکاست جیبی معروف به واکمن عرضه شدند. اما در مسیر توسعه این محصولات، نوآوری هایی هم معرفی می شد که هرچند ظاهری جذاب و خلاقانه داشتند اما به دلیل ناکارآمدی، مدت کوتاهی پس از عرضه تجاری و باوجود تبلیغ بسیار با شکست مواجه و از گردونه بازار خارج می شدند. یکی از این دستگاه های نوآورانه، کلاهی بود که به رادیو تجهیز شده بود.

***

دهه ها قبل از شگفتی های واکمن، آی پاد و تلفن همراه، به دلیل دستگاه های حجیم رادیوهای اولیه، ایده توانایی گوش دادن به رادیو حین حرکت غیرقابل تصور بود. 

سال 1949، ویکتور هوفلیچ، کارخانه دار و مخترع آمریکایی، برای معرفی محصولی با شعار «مردی از مریخ، کلاه رادیودار» نشستی خبری با حضور خبرنگاران برگزار کرد. هوفلیچ می دانست که باید داستانی تصویری را برای تاثیرگذاری روایتش ارایه کند و ازاین رو، از چند نوجوان بهره گرفت که کلاه های رادیودار را جلوی دیدگان خبرنگاران و عکاسان روی سر بگذارند. یکی از این نوجوانان هوپ لانگ 15 ساله بود که کلاه رادیودار رنگ قرمز گوجه ای بر سر گذاشته بود. او بعدها بازیگر تیاتر و سینما و تلویزیون شد و در سال 1957 برای بازی در نقش سلنا کراس در فیلم پیتون پلیس نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد.

هوگو گِرنسبَک، سردبیر نشریه رادیو-الکترونیکس، تحت تاثیر کلاه رادیودار قرار گرفت و در شماره ژوین 1949 مقاله ای دو صفحه ای را به معرفی این محصول اختصاص داد. این مقاله مدارها و ساخت رادیو را توصیف می کرد و تصویر هوپ لانگ با کلاه رادیویی را به عنوان عکس روی جلد انتخاب کرد.

پس از این مقاله مفصل، به زودی تصاویر و اخبار مربوط به رادیو کلاه دار در مطبوعات آمریکا از سواحل غربی تا شرقی منتشر شد. محتوای بیشتر این مقالات معمولاً همان عکس دختر نوجوان بود که کلاه بر سر داشت و داستانی شش پاراگرافی را شامل می شد.

روزی روزگاری کلاه رادیودار| وسیله ای برای آزردن گوش شنونده!

ویژگی های فنی کلاه رادیودار

رادیوها در آن زمان معمولاً با برق جریان متناوب (ای سی) تغذیه می شدند و برپایه لوله های خلاء که دارای افروزه ای 6 یا 12 ولت بودند که کاتد را گرم می کرد و منبع آند که 100 تا 300 ولت بود، عمل می کردند. پیشرفت های دنیای فناوری طی جنگ جهانی دوم برای رادیوهای بی سیم سیار باعث تولید لوله های خلاء کم توان ارزان قیمت شد و ازاین رو، هوفلیچ توانست برای این کلاه رادیودار یک بسته باتری داخلی طراحی کند که 1.5 ولت برای افروزه های کاتد و یک منبع تغذیه 22.5 ولت برای آند را تامین می کرد. این ولتاژها از یک سو، برای استفاده در کلاه ایمنی بیشتری داشتند و ازسوی دیگر، بسته باتری، انرژی رادیو را به مدت20 ساعت تامین می کرد.

رادیو باند پخش موج ای ام (ردیف 540 کیلوهرتز تا 1600کیلوهرتز) را دریافت می کرد و با اهرم کوچکی بین دو لوله خلاء تنظیم می شد و این درحالی بود که گیرنده های رادیویی رومیزی یا کنسولی آن زمان از 5 یا 6 لوله برای ارایه عملکرد بهتر استفاده می کردند.

روزی روزگاری کلاه رادیودار| وسیله ای برای آزردن گوش شنونده!

ظهور و افول زودهنگام کلاه رادیودار

هرچند کلاه رادیودار در آن زمان ظاهری آینده نگر داشت، اما این ظاهر پیشرو به دلیل محدودیت های فنی خیلی زود فراموش شد. زیرا هرچند ترانزیستور در سال 1947 اختراع شده بود، اما هنوز در مرحله آزمایش بود و برای اینکه به طور گسترده در دسترس قرار گیرد تا سال 1955 زمان نیاز بود و ازاین رو، کلاه رادیودار همان طورکه ذکر شد همانند همه گیرنده های رادیو به فناوری قدیمی لوله خلاء متکی بود. اما هوفلیچ به لوله ها جلوه ای خاص داد و آنتن را به صورت حلقه ای طراحی کرد. کلید تنظیم بین دو لوله خلاء قرار داشت و باتری در جیب کاربر حمل می شد.

کلاه رادیودار در فروشگاه های بزرگ و ازطریق سفارش پستی (شبیه به فروشگاه های آنلاین امروزی) به فروش می رسید و فروشگاه یکی از پمپ بنزین های زنجیره ای شهر ون نایز در کالیفرنیا هم این کلاه را به عنوان یک کالای تبلیغاتی به مشتریانی که برای بنزین زدن به آنجا می آمدند می فروخت.

شرکت آمریکایی مری-لی در بروکلین نیویورک کلاه داریودار را تولید می کرد که به طورکلی یکی از تامین کنندگان پیشرو در حوزه تولید کلاه های کاغذی، فوت فوتک و سایر وسایل تزیین جشن ها و تولدها بود. بنیانگذار آن، خود ویکتور هوفلیچ بود که سال 1914 وقتی هنوز دانش آموز دبیرستان بود ماشینی را برای تولید ریسه های کاغذی که در تزیین هتل ها در هاوایی استفاده می شدند اختراع کرد و تا سال 1949 که هوفلیچ کلاه رادیودار را اختراع کرد این شرکت سالانه میلیون ها ریسه به هاوایی ارسال می کرد.

روزی روزگاری کلاه رادیودار| وسیله ای برای آزردن گوش شنونده!

کلاه رادیودار با قیمت 7 دلار و 95 سنت به فروش می رسد. این کلاه که شبیه کلاه ایمنی یا کلاه تابستانی طراحی شده بود، در هشت رنگ قابل سفارش بود که قرمز گوجه ای، زرد قناری، صورتی گلبهی، صورتی گلی، نارنجی، صورتی فلامینگویی، سبز سدری و قهوه ای مایل به زرد را شامل می شد و بعدها هفت گزینه رنگ دیگر به این فهرست افزوده شد.

اما تبلیغات گسترده به فروش ماندگار این محصول منجر نشد و آگهی های کلاه رادیودار از اوایل سال 1950 و حدود یک سال پس از عرضه، متوقف شد. شکست آن در درجه اول به دلیل محدودیت های فنی بود.

برای مثال، آنتن حلقه ای شکل، جهت دار بود و با چرخاندن سر کاربر ممکن بود سیگنال از بین برود و صدا قطع شود. در تبلیغات این کلاه رادیودار آمده بود که برد 20 مایل (32 کیلومتر) دارد اما بعضی وقت ها هنگام تنظیم، ایستگاه های رادیویی دورتر را هم می گرفت که البته صدای این ایستگاه ها همانند جیغ آزاردهنده ای دریافت می شد و ازآنجاکه صدا ازطریق هدفن شنیده می شد برای کاربر بسیار عذاب آور بود. هوفلیچ در مصاحبه ای در سال 1956 گفت که این شرکت هنوز هم سفارش هایی را برای این کلاه دریافت می کند هرچند مدت زیادی از تولید آن گذشته است.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "روزی روزگاری کلاه رادیودار| وسیله ای برای آزردن گوش شنونده!" هستید؟ با کلیک بر روی اجتماعی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "روزی روزگاری کلاه رادیودار| وسیله ای برای آزردن گوش شنونده!"، کلیک کنید.